۱۳۸۹ فروردین ۲۶, پنجشنبه

بهروز خوش شانس و فرهنگ سازی

داشتم مي رفتم سر كوچه خريد كنم كه ديدم بهروز خوش شانس مي خواد روي ديوار خرابه محل چيزي بنويسه. ازم پرسيد آشغال رو با چه قه‌اي مي نويسن؟‌
گفتم : چطور ؟
گفت : بابا از بس مردم آشغالشونو ميارن توي اين خرابه ميريزن ما ذله شديم ديگه. بوي بدش همش توي خونه‌ي ماست. مي خوام بنويسم لعنت بر پدر و مادر كسي كه در اين مكان آشغال بريزه.
گفتم : اين چه حرفيه؟ زشته.
گفت : همه جا مي نويسن زشت نيست ما بنويسيم زشته؟!
گفتم : باشه . همه بنويسن . مگه هر كي هر اشتباهي كرد ما هم بايد بكنيم؟ آدم بايد فرهنگ داشته باشه. اگر هم مي خواي بنويسي مثلا بنويس: لطفا در اين مكان زباله نريزيد. اين خيلي بهتره . با كلاس تره... خلاصه نيم ساعتي در مورد اين كه بايد با فرهنگ باشيم و اين چيزا حرف زدم . بهروز هم سرشو تكون مي داد و تأييد مي كرد. بالاخره بعد از اين كه مطمئن شدم بهروز شير فهم شده نطقم تموم شد و رفتم دنبالم خريدم.توي دلم خوشحال بودم كه بالاخره تونستم براي يه بار هم كه شده بهروز رو به راه بيارم. با خودم فكر مي كردم كه همه بايد روي فرهنگ سازي در جامعه كار كنند تا سطح فرهنگمون از ايني كه هست بالاتر بياد و ازاين چيزا ديگه .
از خريد كه برگشتم ديدم بهروز روي همون ديوار نوشته : لطفا لعنت بر پدر و مادر كسي كه در اين محل آشقال بريزد.
كاش لااقل بهش گفته بودم كه آشغال با غين نوشته مي شه.

۵ نظر:

  1. خیلی با مزه ایی آقای روانی .
    بوسه .

    پاسخحذف
  2. باید به آدمها چیزی رو بگی که میخوان بشنوند نه چیزی بیشتر از اون

    پاسخحذف
  3. داری پیشرفت می کنی

    پاسخحذف
  4. جالب بود...واقعا خند ه ام گرفت...ميشه از روش يه فيلم كوتاه كمدي ساخت!

    پاسخحذف
  5. به این میگن یاسین تو گوشه ... :)

    پاسخحذف

چیزی می خواستی بگی؟