۱۳۸۸ دی ۲۷, یکشنبه

ماجراهاي من و رئيس ـ 1

ورودي ساختمان اداره دو تا در داره كه ما از يكيش استفاده مي كنيم.يه روز براي تنوع و تغيير گفتم بچه ها دو تا در را باز كنند.فضاي بسته و دل‌گير ورودي خيلي بهتر شده بود. تأثيرش را مي شد در چهره كاركنان هنگام وارد شدن ديد. هر كسي چيزي مي گفت . در مجموع خوششان آمده بود. رئيس كه آمد فكر كردم نظرش چيه؟بعد از سلام و عليك گفت : آقا اين دو دره بازيا چيه در مياري؟!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

چیزی می خواستی بگی؟