۱۳۸۸ بهمن ۱۳, سه‌شنبه

ماجراهاي من و رئيس ـ 2

به مناسبت حضور رئيس بزرگ جلسه اي با حضور معاونين تشكيل شد. رأس ساعت همه در جلسه حاضر شده بودند اما رئيس و رئيس بزرگ تأخير قابل توجهي داشتند.حوصله همه سر رفته بود . كم كم همهمه بر پا شد. ناگهان رئيس و رئيس بزرگ را در آستانه در ديدم . براي اين كه به همكارانم حضور آنها را اعلام كنم با دستپاچگي گفتم :
سلامتي روساي اسلام اجماعاً صلوات.

۳ نظر:

  1. سلام
    خوبید؟
    خیلی خوشحال شدم که وبلاگتون رو دیدیم.

    امیدوارم که همیشه سلامت و موفق باشید.

    [گل]

    پاسخحذف
  2. سلام
    اللهم صلی علی محمد و آل محمد
    خوبه که به انتظار عادت دارید .
    حالا موضوع جلسه چی بود ؟ به درد اسلام و مسلمین میخورد ؟
    نظر من چی شد .؟ اینجا همینطوری نظرها رو میپرونید ؟

    پاسخحذف
  3. برای سلامتی معاونین و منشی ها و آبدارچی های اسلام هم صلوات

    پاسخحذف

چیزی می خواستی بگی؟