۱۳۸۸ بهمن ۱۶, جمعه

ماه من

نیزه داران نیزه داری می کنند
از سر او پاسداری می کنند
ماه من بر نی نشسته ای خدا
قلب خواهر را شکسته ای خدا
ای دَم عیسا ز تو، اعجاز کن
روی نی قرآن بخوان لب باز کن
خواهرت دل تنگ صوتت گشته است
این سکوتت عالمی را کشته است
ماه من بر روی نی تابان شدی
نور بودی لیک بی پایان شدی
آه ای مردم شما را مرگ باد
تا قیامت بر شما این ننگ ماند
رأس دین را می بُرید و می بَرید
دین فروشی کرده دنیا می خرید
آن که رأسش را به روی نی زدید
بعد از آن بر طفل او سیلی زدید
آن که با مرکب بر او می تاختید
ناجوانمردانه کارش ساختید
آبروی هر دو عالم دست اوست
آفرینش یکسره از هست اوست
مصطفا (ص) و مرتضا(ع) و فاطمه (س)
جمع گشتند در وجود او، همه

۱ نظر:

  1. سلام دوست عزیز...
    نمی دونم نظرم که قبلا براتون نوشتم ثبت شد یا نه .. اینقدر به سیستم بلاکفا عادت کردم که جاهای دیگه که یه خورده روشش با بلاگفا فرق می کنه منو گیج می کنه .. بهر حال عذر می خوام ..
    براتون نوشتم که ایمیلی که گفتید برام ارسال کردید و یکبار دیگه برام ارسال کنید ... چون من معمولا ایمیلهای ناشناس را نخوونده پاک می کنم .. و بهم خبر بدید ... منتظر شما هستم .. دوست عزیز... بانوی اردیبهشت ..

    پاسخحذف

چیزی می خواستی بگی؟