۱۳۸۸ اسفند ۲۳, یکشنبه

چگونه رفتن

شيوه‌ي رفتنت را هرگز نمي پسندم
هر چند رفته اي و من واقعاً خرسندم
رفتي ولي چگونه؟ با كشمكش و دعوا
صد بار گفته بودم من ضد اين رَوَندم
در وقت رفتن اما مي شد شجاع باشيم
با عزت و سرافراز اين گونه سربلندم
گفتم زمان رفتن با جمله هاي زيبا
با هم وداع نماييم، من اينچنين پسندم
بايد به وقت رفتن يادي به خير مي شد
گفتم ولي تو گفتي من خيلي خالي بندم
گفتي زمان رفتن جاي ادب نباشد
من بر ادب هميشه در هر كجا پابندم
اكنون كه مي نويسم اين شعر را برايت
سوگند به عشق تازه‌ام ديگر خالي نبندم

۲ نظر:

  1. خیلی خوشم اومد دقیقا حرف ِ دلم بود هی بهش میگفتم رفتن مهم نیست چگونه رفتن مهمه ولی یاسین به گوشش میخوندم :دی
    سوگند به عشق ِ تازه ام ...

    پاسخحذف

چیزی می خواستی بگی؟