۱۳۸۹ فروردین ۱۱, چهارشنبه

حرف هاي يه رواني

گم شدم در این هیاهوی غریب
...
ولش کن حس شعرم نمیاد. باقیش باشه واسه بعد. وقتی که یه کمی بهتر شدم.
راستش بيشتردلم واسه مادرم می سوزه. فکر می کنه من خیلی به درد بخورم اما دکترا فهمیدند که من دیگه به درد نمیخورم.به نظر شما من خوب می شم؟دکترا می گند امیدی ندارند. مادرم اما همیشه بعد از نماز می گه امیدش به خداست . به نظر شما خدا حرف مادرمو گوش می ده یا حرف دکترها رو؟
خیلی نامردی اگر بخوای از روی دل سوزی نصیحتم کنی . من همه این حرف‌ها را از حفظم . اگه راست می گی یه کاری کن دنیایی که توش زندگی می کنیم یه کم عوض بشه . شاید بچه هامون بتونند در محیط دوستانه و صمیمی زندگی کنند . این طوری هر چند جسم ما روی آرامشو ندید اما شاید روحمون آروم و قرار بگیره.دمپایی من کجاست؟ می خوام برم. شوخی نکنید. می دونم دوست دارید با دیوونه ها عشق و حال کنید. آخه تقصیری هم ندارید یه جورایی تنها سرگرمیتون همین دیوونه آزاریه اما به خدا من کار دارم باید برم. به خاطر مادرم به خاطر دخترام به خاطر همسرم. به خاطر دوستام . باید برم. قول میدم اگه بذارید برم یه روز دیگه بیام تا بازم بهم بخندید.
دمپايي من كو؟!

۱۴ نظر:

  1. خوب بگرد، پیدا میشه..........

    پاسخحذف
  2. سلام
    خوبید ؟
    سال نوتون مبارک و پر برکت .
    به وبلاگم سربزنید ، خوشحال می شم .

    پاسخحذف
  3. حالام که میخوای بری با دمپایی؟!
    حداقل یه کفش درست و حسابی بپوش که حالا حالا نبینم اون قیافه رو!! اینطوری دو روز نشده بر میگردی.

    البته نذر کنی پا برهنه م بری بد نیستا یه خرده شیشه ای چیزی میره تو پات خیال ِ همه راحت!

    دلداری کافی بود؟؟!! :D

    پاسخحذف
  4. راستش دمپاییتو من دزدیدم.
    حالا نمیشه پا برهنه بری
    جالب بود فقط خیلی بزرگ تایپ میکنی

    پاسخحذف
  5. سلاااااااااااااااااااام داداش خوبم مررررررررسی از تو ضیحات کاملت ببخش اگه ناراحتت کردم منظوری نداشتم فقط کنجکاوی مجبورم کرد ...
    داداشم چرا فکر میکنی که باید دیگران بهت بخندن میدونم از نصیحت خوشت نمیاد ولی این نصیحت نیست احساس اجیته دوست دارم اعتماد به نفس داشته باشی و زیاد دنبال دمپایات نگردی چون اصلا تو گمشون نکردی فقط درست دقت نمیکنی . نمیبینیشون باید چشاتو باز کنی و با دقت بگردی
    امید و ارزوی خوشبختی برات دارم
    داداشم مواظب خودت باش
    فعلا بای

    پاسخحذف
  6. دمپاييت تو كشوي ميزته همونجا كه اون فرماي آماده براي ضمانت بود. بپوش برو زود بيا

    پاسخحذف
  7. دلسوزی برای چی؟ چند نفر بالای 16-17 سال می شناسی که حداقل یه دوره قرص اعصاب نخورده باشن؟ بعضی ها که اوضاعشون خراب تره مثل من یه مرضی میگیرن. بیخیال.
    یادته توی وبلاگ قبلیم یه پست گذاشته بودم در مورد اینکه اینقدر دنیامون گند شده که سعی میکنیم در رویاهامون غوطه بخوریم و اینقدر غرق شیرینی رویاها میشیم که وقتی به زندگی عادی فکر میکنیم حالمون خراب میشه؟ من هنوز به همون حرف اعتقاد دارم. چرا به آدمهایی که عقلشون میرسه و غرق در شیرینی رویاهاشون میشن میگیم روانی؟ شیرینی رویا برای هر کسی فرق داره. مثل اثر انگشت می مونه که منحصر به فرده.
    از من میشنوی غرق رویاهات بشو روانی تا جایی پیش برو که اطرافیانت آزار نبینن.
    بیا اینم دمپایی هات. خودت انتخاب کن.


    شادی

    پاسخحذف
  8. راستی من فک کرده بودم سووشون مال انتشارات امیرکبیر هست. مرسی که دنبالش رفتی. به نظرت ممکنه جاییش رو سانسور یا عوض کنن؟ اگه فک میکنی ممکنه اینطوری باشه، حتی اگه چاپ قدیم رو گیر نیارم میتونم از کسی قرض بگیرم. فعلا عجله ندارم. هنوز کلی از کتاب سینوحه مونده. چون فونت نوشته اش ریزه مجبورم آروم آروم بخونم که به چشمام فشار نیاد. راستی من از این ترجمه سینوحه بدم نیومد(دکتر احمد بهپور). البته به اندازه 30-40 صفحه از سینوحه رو توی موبایل با ترجمه ذبیح الله منصوری خونده بودم. به نظرم شیرینی داستان باعث میشه زیاد به مدل ترجمه دقت نکنیم.
    شادی

    پاسخحذف
  9. دیوونه ها نه به خاطر دیوونه بودنشون بلکه به خاطر پاک بودنشون دوست داشتنی ترین آدمای رو زمینن. و کسایی که بخوان باهاشون سرگرم بشن کثیف ترین آدما...

    پاسخحذف
  10. داداش اینم دمپایی اما قول دادی فرداش بیای ها ؟

    پاسخحذف
  11. سلام مطالبتو خوندم و فقط اومدم بخونم و گوش كنم به حرف دلت. هر چه دل تنگت ميخواهد بگو برادر

    پاسخحذف
  12. سلام
    دیدی دم پائی رو ها رو که دادم کی برگشتی ؟
    سه روز طول کشید تا برگردی !
    پس دیگه دمپائی بی دمپائی !

    پاسخحذف

چیزی می خواستی بگی؟