۱۳۸۹ فروردین ۶, جمعه

جمعه

به نام تاي بي همتا
خداي مهربون يكتا
قلم در دست
دل گيرم
برايت مي نويسم نامه اي از شرح حال خود
سلام آقا!
و باز هم جمعه شد آقا
و من دل گير دل گيرم
قدم بگذار
به روي خاك قبرستان بي مهري
و هر خاكي
اگر با معرفت بوسد
كف پاي شما آقا:
به سرعت سبز مي گردد...

۷ نظر:

  1. سلام خوبین؟ممنون میشم ایرادهامو برام بنویسید و تصحیح کنید در ضمن من بیشتر دلنوشته هام و مینویسم
    نه من این آقا رو توفیق نداشتم ببینم

    پاسخحذف
  2. سلام
    این شعرا از خودتونه ؟
    خیلی قشنگه و ساده .

    پاسخحذف
  3. [گل]
    سلام ....دوست عزیزم

    بر ما سالی گذشت و بر زمین گردشی ....
    و بر روزگار حکایتی ... امید که آن کهنه رفته باشد به نکویی
    و
    این نو همی آید به شادی.....[گل]

    پاسخحذف
  4. متوجه منظورتون از اینکه بهتون پی ام دادم و شما صد بار پشت سر هم سلام کردین و بعدش رفتین چی بود.حتما دلیلی داشته.

    اول فکر کرده بودم اون لینک بچه مثبت، یه وبلاگ دیگه شماست.

    شادی

    پاسخحذف
  5. سلام
    سال نو شما مبارک
    انشاءالله امسال سال ظهور آقا باشد .
    اللهم عجل لولیک الفرج

    پاسخحذف
  6. از همراهیتون تو این مدت خیلی ممنونم .. بهم کمک می کنه حرفاتون ...
    راجع به این پست اما نظری ندارم ..
    سال نو مبارک دوست خوبم

    پاسخحذف
  7. سلام.خوبيد شما؟عيد نوروز بر شما و خانواده ي محترمتون مبارك باشه..
    شعر خوبي بود فقط يه چندتا پيشنهاد داشتم شايد اينجوري روون تر خونده بشه..
    به جاي "و باز هم جمعه شد آقا" بزاريد "دوباره جمعه شد آقا"
    تركيب "به روي خاك قبرستان بي مهري" يه جورايي تو ذوق ميزنه؛شايد به خاطر واژه ي قبرستان باشه مثلا ميتونيد بگيد"به روي خاك بي مهري" و واژه ي مذكور رو نياريد يا حداقل جايگزيني براش پيدا كنيد..
    واقعانميدونم چرا واژه ي دلگير رو جدا از هم نوشتيد؟!!
    در آخر شعر خوبي بود مخصوصا اشاره اي كه به "معرفت" در عشق به امام زمان داشتيد...
    موفق باشيد..
    ياحق..

    پاسخحذف

چیزی می خواستی بگی؟